کد قالب کانون نیم نگاهی به حقوق زن در اسلام

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کانون فرهنگی وهنری کریم اهل بیت شهر سلامی و آدرس kanoonemamhassan24.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1078
بازدید دیروز : 104
بازدید هفته : 1182
بازدید ماه : 1299
بازدید کل : 56914
تعداد مطالب : 2939
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

نویسنده : مهدی احمدی واکبر احمدی
تاریخ : شنبه 7 آبان 1402

حقوق زن در اسلام و غرب/نعمت الله رادی


مغایرت کنوانسیون با شرع و قوانین جمهوری اسلامی ایران
احکام و قوانین، تابع مصالح و مفاسد هستند و بشر، قدرت درک دقیق همه مصالح و مفاسد و قوانین را ندارد و همین راز نیازمندی او به وحی، انبیاء و کتب آسمانی است. نمی‌توان مصالح و مفاسد را صرفاً با ملاک‌های مادی و لذت جویی‌های حیوانی سنجید، بلکه معیار آنها دین و وحی است. هدفمند و هماهنگ بودن تشریع و تکوین در اسلام یک اصل است. بشر با این محدودیت‌هایی که دارد، چگونه می‌تواند به همه رازهای تکوین آگاهی پیدا کرده و قوانین منطبق با آن را وضع نماید؟ همه انسان‌ها اعم از زن و مرد به گونه‌ای آفریده شده‌اند که رشد و کمالشان اقتضا می‌کند و نیز قوانینی از طرف خداوند تشریع گردیده است که ویژگی‌های تکوینی آنها طلب می‌کند و این سرّ اعتقاد خداجویان به انحصار حق قانون‌گذاری خداوند و لزوم وضع قوانین از طریق وحی است که توسط انبیای الهی در اختیار بشر قرار می‌گیرد. تنها این قانون می‌تواند حافظ کرامت ذاتی انسان باشد و هدف نهایی او، یعنی لقای خداوند و تقرب به ذات ربوبی را برآورده سازد.[45]


شناخت همه حقایق هستی، به ویژه انسان، نه در صلاحیت دولت و مردان بزرگ است، آن گونه که هگل اعتقاد دارد،[46] و نه در صلاحیت اکثریت مردم، آن گونه که دموکراسی غربی مدعی آن است، بلکه فقط خداوند است که به ابعاد پیچیده وجودی انسان و همه نظام خلقت و قوانین فطری و تکوینی آگاهی کامل دارد و بدین سبب، تنها اوست که می‌تواند منشأ وضع قانون باشد. روسو در این باره می‌گوید: «برای کشف قوانینی که به درد ملت‌ها بخورد، یک عقل کل لازم است که تمام شهودات انسانی را ببیند ولی خود هیچ احساسی نکند، با طبیعت رابطه‌ای نداشته باشد ولی کاملاً آن را بشناسد، سعادت او مربوط به ما نباشد ولی حاضر باشد به ما کمک کند... بنابراین فقط خداوند می‌تواند برای مردم قانون وضع کند.»[47] در نقد محتوایی کنوانسیون از منظر دین اسلام می‌توان نکات زیر را از منظر حقوقی و بر مبنای قوانین جمهوری اسلامی ایران بیان کرد:

1- حقوق اجتماعی، سیاسی زن
هنگامی که گفته می‌شود زن محور کانون خانواده و گرمی‌بخش محیط خانه و صفابخش روحیه همسر و فرزندان است، این پندار به ذهن راه پیدا می‌کند که پس اجتماع و سیاست از حضور زن محروم و یا زن از آن محروم است. حال آنکه زنان به عنوان نیمی از پیکر اجتماع انسانی، سهم بسزایی در تاریخ جوامع و ملت‌ها ایفا کرده و می‌کنند و اسلام نیز هم‌پای تاریخ به حضور زن در این عرصه ارج نهاده، آن را ستوده و به ارتقای چنین حضوری اندیشیده است. تاریخ اسلام سرشار از صحنه‌هایی است که زنان آفریدگار آن بوده‌اند. آنگاه که پیامبران الهی دست بیعت به سوی انسان‌ها دراز کردند، زنان نیز در خیل مؤمنان نقش آفرین بوده‌اند؛ «بیعة النساء» و «عقبة اولی» در زمانی که اوج فشار از کافران بر مسلمانان وارد می‌شد، بیان‌گر نقش انکارناپذیر زنان در تاریخ اسلام است. در این بیعت زنی به نام عفراء دختر عبیدة بن ثعلبه حضور داشت و در عقبه ثانی نیز چند زن با نام‌های نسیبه دختر حارث انصاری و خواهرش، نسیبه دختر کعب از بنی خزرج، ام منیع و اسماء دختر عمروبن عدی حضور داشتند[48] که در شب سیزدهم ذی‌الحجة به همراه سایر بیعت کنندگان مخفیانه در منی نزد پیامبر آمدند و با آن حضرت بیعت کردند مبنی بر این که همان گونه که از فرزندان و خانواده خویش دفاع می‌کنند از پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله)دفاع کنند.[49]


در بیعت رضوان نیز نام سه نفر از زنان در منابع تاریخی ذکر شده است: ربیع بنت معوذ، ابن هشام انصاریه و نسیبه دختر حارث.[50] شیخ مفید در توصیف این بیعت که در جریان صلح حدیبیه واقع شد، می‌فرماید: حضرت علی(علیه السلام) عهده دار اجرای این بیعت بودند به این صورت که لباسی را پهن کردند و زنان به عنوان بیعت بر آن لباس دست می‌کشیدند و سپس پیامبر(صلی الله علیه وآله) بر آن لباس دست می‌کشیدند و بدینسان بیعت واقع گردید.[51] آیه 12 سوره «ممتحنه» مفاد بیعت دیگری را بیان کرده که میان زنان و پیامبر(صلی الله علیه وآله) واقع شد. این بیعت در جریان فتح مکه و با حضور وسیع زنان صورت پذیرفت.[52] در روز غدیرخم نیز زنان هم‌پای مردان در بیعت با امیرمؤمنان شرکت داشتند.[53] و بالاخره پشتوانه خلافت آن حضرت نیز بیعت مردم از جمله زنان بود.[54] و در روایتی از امام باقر(علیه السلام) نقل شده که در بیان گروندگان به حضرت ولی عصر(عج) نیز پنجاه زن وجود دارد که بین رکن و مقام در مسجدالحرام با آن حضرت بیعت می‌کنند.[55]

قرآن کریم زنان مؤمن را نیز همچون مردان مکلّف ساخته است که در شرایطی که جامعه دچار آلودگی‌های معنوی شدید شده است، به سرزمینی که قانون خداوند اجرا می‌شود مهاجرت کنند، مگر آنانی که از اجرای چنین حکمی معذورند.[56] زنان پیامبر(ص) همه از مهاجرین بودند.[57] در هجرت به حبشه 18 زن حضور داشتند[58] که اسماء بنت عمیس، ام سلمه و رقیه دختر رسول خدا از جمله آنان بودند.[59] در میان زنان مهاجر به مدینه فاطمه بنت اسد، مادر امیرمؤمنان(علیه السلام) نیز بود. طبق فرمایش امام صادق(علیه السلام)، وی اولین زنی بود که به سوی پیامبر(ص) پیاده از مکه به مدینه هجرت نمود.[60] در این هجرت، زینب دختر پیامبر(صلی الله علیه وآله)[61] و فاطمه‌زهرا(صلی الله علیه وآله)(همسر امیرمؤمنان) دختر دیگر آن حضرت نیز از جمله مهاجران فی سبیل الله به حساب می‌آیند.

اگر جهاد را از بارزترین جلوه‌های سیاست دینی به حساب آوریم، حضور زنان به عنوان آب‌رسانی، پرستاری، تدارکات جنگ و انتقال اجساد حضور چشم‌گیری است[62] و در مواردی نیز که امر دفاع از پیامبر حضور آنان را می‌طلبیده از آن دریغ نمی‌کرده‌اند.[63] حضور مؤثر فاطمه‌زهرا(علیها السلام) در شعب ابی‌طالب و مساعدت‌های او به پیامبر(ص) تا بدان جا که به «ام ابیها» لقب گرفت؛[64] حضور وی در جنگ‌های احد[65] و خندق[66] و نیز فتح مکه؛[67] خطبه‌های آن حضرت پس از پیامبر(ص)؛ مناظره‌های آن حضرت با انصار مدینه و موارد بسیاری دیگر، همگی بیان‌گر نقش زن مسلمان در عرصه سیاست و اجتماع است. نقش مؤثر ام سلمه، همسر پیامبر(ص)، در جنگ ناکثین(جمل) و همراهی او با امیرالمؤمنین(علیه السلام) و دفاع او از ولایت و تحریض فرزندان به پیروی از حضرت و سرنهادن به ولایت او؛[68] نقش‌آفرینی ام‌الفضل به عنوان نیروی اطلاعاتی در خدمت امیرمؤمنان در این جنگ؛[69] سخنرانی‌های سیاسی ام‌الخیر با رقیّه در جنگ صفین در تحریک سپاه علی(علیه السلام) به حمایت و فرمان‌برداری از آن حضرت[70] و نیز سوده همدانی[71] از مظاهر جایگاه سیاسی زن مسلمان هستند. نقش زنان در قیام حسین‌بن علی(علیه السلام) نیز به خوبی بیان‌گر این حقیقت است؛ زینب(علیها السلام) دختر امیرمؤمنان(علیه السلام) در کربلا، شام و کوفه، حادثه‌ای در تاریخ رقم زد که تا ابد بر تارک آن خواهد درخشید.

اینها و نمونه‌های بسیاری دیگر، زنانی بوده‌اند که در راه صلاح جامعه و تسهیل اجرای اهداف نبوت و ولایت شکنجه‌ها، رنج‌ها و مشقت‌ها و حتی شهادت‌ها را بر خود هموار کردند. شهادت سمیه، اول شهیده اسلام، که به فرموده امام عسگری(ع) مشمول آیه شریفه «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ» است[72] و شکنجه‌هایی که ام‌شریک توسط مشرکان مکه به جان خرید[73] و شهادت ام‌فروه انصاریه به جرم ولایت علی(علیه السلام)[74] نمونه‌هایی از بسیار زنانی‌اند که در عرصه اجتماع دینی ایفای نقش کرده و تاریخ را به نام خود مزیّن کرده‌اند. نقشی که ام‌سلمه پس از رسول خدا در دفاع از ولایت ایفا کرد ستودنی است. وی در دفاع از خطبه حضرت زهرا(علیها السلام) در مسجد و در اعتراض به غصب فدک و مقابله با اسائه ادب خلیفه به آن بانوی بزرگوار، کار را به جایی رساند که به قطع مقرری یک ساله وی از بیت المال منتهی شد.[75]

او امین اسرار رهبران سیاسی الهی آن دوران بود،[76] همچون فاطمه بنت الحسین که به فرموده امام باقر(علیه السلام): «امام حسین(علیه السلام) آنگاه که زمان شهادتشان نزدیک شد دختر خود فاطمه را خواندند و کتابی را که درهم پیچیده شده بود و نیز وصیتی ظاهری را به او سپردند.»[77] و یا آنگاه که امام موسی کاظم(علیه السلام) با فشار و تهدید خلیفه ستمگر عازم عراق گردید، مواریث امامت و رهبری را به ام‌احمد سپرده، فرمودند: «هرگاه کسی به نزد تو آمد و این امانت را از تو طلب نمود، بدان که من به شهادت رسیده‌ام و او پس از من رهبر و امام امت و اطاعت او بر تو و بر سایر مردم واجب می‌باشد.» هنگامی که آن حضرت در بغداد مسموم شد، امام رضا(ع) نزد ام‌احمد آمده، از او مواریث امامت را طلب نمودند. آن بانوی بزرگوار، امانت را به امام(علیه السلام) داد و با آن حضرت بر رهبری بیعت نمود.[78] در یک نتیجه‌گیری از آنچه بیان شد باید گفت:

1- ادلّه شرعی و خطابات قرآن و روایات که در خصوص تکالیف سیاسی مسلمانان وارد شده‌اند، عموماً ناظر به رجولیت نبوده، بلکه مخاطب آنها همه مسلمانان هستند؛ نظیر آیات پیرامون امر به معروف و نهی از منکر، تولّی و تبرّی و نظایر آنها.

2- در برخی از این گونه آیات خطابات خاصی به زنان وجود دارد که به خوبی نمایان‌گر توجه تکلیف به زنان می‌باشد؛ نظیر امر به معروف و نهی از منکر و هجرت.

3- بسیاری از فعالیت‌های سیاسی زنان مسلمان با تأیید معصومان(علیهم السلام) همراه بوده است.

4- تقریر و سکوت معصومان در این خصوص نیز از وجوه حجیت چنین اقداماتی است؛ همچون سکوت علی(علیه السلام) در مقابل تلاش سیاسی ام‌سلمه در دفاع از ولایت و نیز ام‌الفضل که در غزوات جمل و صفین کار اطلاعاتی برای حضرت انجام می‌دادند.

بنابراین، اگر احکامی محدودکننده در اسلام نسبت به زنان وجود دارد، هرگز به معنای نادیده گرفتن توانایی‌های این بخش از اجتماع در اداره جامعه و نقش آفرینی اجتماعی آنان نیست. امام خمینی(قدس سره) درباره شخصیت زن در اسلام و دیدگاه اهتمام‌ برانگیز به زن می‌فرمایند: «زن مبدأ همه سعادت‌هاست، از دامن زن، مرد به معراج می‌رسد. زن مربی جامعه است، سعادت و شقاوت کشورها بسته به وجود زن است، صلاح و فساد جامعه از صلاح و فساد زنان در آن جامعه سرچشمه می‌گیرد.»[79] هرچند اصل بیست و هشتم قانون اساسی بر فرصت‌های شغلی برابر با مردان برای زنان تأکید دارد و دولت موظف شده که برای همه افراد، امکان اشتغال به کار و شرایط و زمینه‌های مساوی برای احراز مشاغل فراهم نماید و قانون کار جمهوری اسلامی ایران نیز محدودیتی برای اشتغال زنان ایجاد نکرده است ـ بلکه فقط طبق ماده 75 قانون کار، زنان از انجام کارهای سخت و زیان آور و خطرناک منع شده‌اند[80] که آن هم در جهت حمایت از منافع زنان است ـ ولی همه اصول قانون اساسی، از جمله اصل بیست و هشتم، مقید به رعایت موازین اسلامی و عدم مخالفت با اسلام هستند. این قید موجب محدودیت‌های شرعی و قانونی برای زنان در تصدی برخی از مشاغل می‌گردد که به برخی از آنها اشاره می‌شود:


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: حقوق زن در اسلام
برچسب‌ها: حقوق زن در اسلام